چرا حالم خوب نیست ؟ این سوال را خیلی از خود میپرسید؟ پس حالتان خوب نیست. اما حالتان خوب میشود با خواندن این نوشته.
به قول حافظ: ای دل غم دیده حالت به شود، دل بد مکن
چرا بی دلیل حالم خوب نیست ؟
اولین اشتباه کسانی که حالشان خوب نیست این است که فکر میکنند دلیلی ندارد که حالشان خوب نباشد. اما هیچ چیز بی دلیل نیست و بهتر است به دنبال دلیل این موضوع بگردید. چون دلیل خوب نبودن حال شما در ناخودآگاه شما است. فعلا آن را نمیبینید.
دلیل دارد
معمولا ما همه چیز را درباره خود میدانیم. بل انسان علی نفسه بصیره(آیه 14 سوره قیامه) انسان نفس خود را خوب میبیند. اما چرا ما دلیل خوب نبودن حال خود را نمیبنیم؟ چون آن را انکار کرده ایم یا همین الان در حال انکار کردن آن هستیم. شدت این انکار به حدی است که موضوع به ناخودآگاه ما وارد میشود.
زیگموند فروید ، پدر علم روانکاوی ، انکار را مهمترین دلیل برای خوب نشدن حال بیمارانش میداند. از نظر او زمانی روانکاوی روی یک فرد موفق میشود که آن فرد از لاک دفاعی انکار بیرون آید و حقیقت را درباره خود بپذیرد.
حقیقت را نمیپذیریم
زبان غنی فارسی جمله ای معروف دارد :
حقیقت تلخ است
تلخی حقیقت باعث شده است که ما در ناخودآگاه خود حقیقت های انکار شده زیادی داریم. هرچقدر این حقیقت های انکار شده بیشتر باشند، حال ما بیشتر خوب نیست! دوای این درد همان دوای تلخ حقیقت است. اجازه دهید این موضوع را با مثال توضیح دهیم
حقیقت را بپذیر تا حالت بهتر شود
مثلا یکی از حقایق انکار ناپذیر جامعه انسان ها این است که هیچ آسانی ، بدون مزاحمت سختی ها به دست نمی آید. ان مع العسر یسری(آیه 5 سوره شرح) همراه هر سختی ، آسانی است.
همراه هر سختی ، آسانی است
اگر جمله بالا را دوباره بخوانید و تاکید را روی کلمه سختی بگذارید، منظور ما را بهتر متوجه میشوید. شما همش فکر میکنید که حالتان خوب نیست و این حقیقت را انکار میکنید که زندگی همین است. پر از حال خوب و بد است که پشت سر هم می آیند و میروند و هیچ کدام پایدار نیستند. حتی همین حال بد شما پایدار نیست و ممکن است بعد از خواندن این مقاله یا تلفن یک دوست یا یک فروش موفق یا …. تبدیل به یک حال خوب شود.
حال بد شما همیشگی نیست
زمانی که از خود میپرسید چرا هیچ وقت حالم خوب نیست ، دارید این حقیقت را انکار میکنید که هیچ حال خوب و بدی دائمی نیست. پس شما نمیتوانید بگویید که هیچ وقت حالتان خوب نیست. همانطور که نمیتوانید بگویید هیچ وقت حالتان بد نیست.
طاقت بیاورید
وقتی احساس کردید حالتان خوب نیست، بی تابی نکنید. این امید را همیشه در دل خود زنده نگه دارید که به زودی حالتان خوب میشود.
چه کنیم حالمان خوب شود ؟
همانطور که الان در وبسایت گوگل جستجو کردید که چرا حالم خوب نیست ؟ و به دنبال دلیل و راه حلی برای آن گشتید، به دنبال راه حل های دیگری هم باشید. ما چندین راه به شما معرفی میکنیم که حالتان بهتر شود
1 . کتاب های خوب مطالعه کنید
کتاب هایی هستند که توسط کسانی نوشته شده اند که حقایق را انکار نکرده اند. بنابراین دل آنها روشن است و خواندن کتاب های آنها دل شما را نیز روشن میکند. برای مثال خواندن کتاب حافظ شیرازی برای بهتر کردن حال شما بسیار خوب است. اما به قول خود حافظ : کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد. یعنی که حال غمگین را چگونه میتوان با شعر خوش خوب کرد. پس باید روی خاطر یا افکار خود نیز کار کنید
کتاب های دیگری هم هستند(مانند قرآن کریم) که با خواندن آنها حقیقت این زندگی و دنیا بیشتر برایتان آشکار میشود و بیشتر نتیجه میگیرید که در مواجهه با حال بد و دیگر مشکلات باید صبر کنید و همیشه امیدوار بمانید. ان لله مع الصابرین(آیه 53 سوره بقره) خدا بارها و بارها در قرآن از ما خواسته صبر کنیم. پس حتما در این زندگی یک چیز ناراحت کننده دیده که خواسته بر آن صبر کنیم.
با مطالعه کتاب ها و آشنایی با حقیقت خود و جهانی که در آن زندگی میکنیم ، تحمل ما در برابر چیزهایی که حال خوبمان را خراب میکنند بیشتر میشود. و صبر ما به حدی میرسد که حال بد را تا رسیدن به حال خوب تحمل کنیم
2. به دوستان خود زنگ بزنید یا ملاقتشان کنید
دوست خوب همیشه حال شما را بهتر میکند. البته دوستی که خودش حالش مثل شما بد نباشد و بتواند به شما روحیه بدهد. البته اینجا هم میگوییم که بهترین دوست کتاب است.
3. به طبیعت توجه کنید
به صدای پرندگان ، به آسمان آبی ، ابرهایی که در حرکتند، نسیمی که به صورت شما میوزد توجه کنید . از افکار دردناک خود بیرون بیایید و لحظه ای شکر چشم بینا ، گوش شنوا و پوستی که خنکای نسیم را حس میکند به جا آورید.
به مسافرت بروید تا حالتان دگرگون شود
4. فکر خود را کنترل کنید
کنترل افکار بهترین راه برای کنترل حالات روحی شما است. افکار به 3 دسته تقسیم میشوند. افکار دسته 1 افکاری هستند که شما با آنها حس رهایی ، آزادی و لذت میکنید. افکار دسته 2 افکاری مربوط به خانه و ماشین و زندگی و طلاق و ازدواج و … هستند. افکار دسته 3 افکار دروغینی هستند که بیشتر افراد در سر خود میپروند. مثلا در ذهن خود در حال دعوا کردن با شخصی هستند. این افکار میتوانند حال شما را برای مدت زیادی بد نگه دارند.
نتیجه گیری
اگر هنوز از خود میپرسید که چرا حالم خوب نیست ، بگذارید فقط یک راهکار به شما معرفی کنیم. راه چاره شما در آن است. و آن شناخت و کنترل فکرتان است. اگر فکر شما جای دیگری باشد ، نه کتاب هایی که خوانده اید میفهمید، نه این نوشته که به آخر آن رسیده اید، نه به طبیعت و مسافرت و نه به دوستان خود توجهی میکنید. همه چیز در فکر شما است.
فکر خود را پاک کنید تا حال خوب اجازه ورود پیدا کند
به قول حافظ: دیو چو بیرون رود فرشته درآید
شاید در آینده درباره چگونگی کنترل افکار هم مطلبی نوشتم. تا آن موقع خدانگهدار