خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست | غزل 75 حافظ
خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست تاب آن زلف پریشان تو بی چیزی نیست از لبت شیر روان بود که من میگفتم این شکر گرد نمکدان تو بی چیزی نیست جان درازی تو بادا که یقین میدانم در کمان ناوک مژگان تو بی چیزی نیست مبتلایی به غم محنت و اندوه فِراق ای…